«لغت نامه دهخدا»
[بَزْ زا نَ / نِ] (ص نسبی) نسبت است به بزاز. لایق و درخور بزاز. ملاخور. مجازاً عبارتست از فراوان و در دسترس همه. کم بها. مقابل عزیز : عصمت از محبوب هرجائی مجو رسم وفا زآنکه بی لذت بود میوه چو بزازانه شد. عصمت (از فرهنگ ضیاء).