«لغت نامه دهخدا»
(ع اِ) ججِ اَجَمه، به معنی نیستان و نیزار و بیشه : با پیل پیلی کند بمیدان با شیر شیری کند در آجام.فرخی. چون دگران پادشاه نز عملی تو شیر بمنشور نیست والی آجام. اثیر اخسیکتی. آب آجام و بطایح بدتر است کآن ببیشه وین بسنگ اخضر است. حکیم شیرازی. || جِ اُجْم و اُجُم، به معنی حصار و حصن و دژ و دز.