«لغت نامه دهخدا»
[پِ هِ] (اِ)(1) فضلهء اسب و استر و خر. روث. سرگین اسب و خر و استر. سرگین سم داران. آزاله (در تداول مردم قزوین). -امثال:طپهن بارش نمیکنند؛ظ آبرو و اعتبار و ارزش ندارد. طپهن پا میزند؛ظ سخت بیکاره و ولگرد است. رجوع به پهن پا زدن شود. - تخته پهن؛ پهن خشک گسترده زیر حیوانات بارکش و سواری ده در طویله خوابیدن او را. (1) - Crotte des chevaux.