«لغت نامه دهخدا»
(اِ مرکب، ق مرکب) ایام پیری. روزگار پیری. گاه پیری : گفت کاندیشه نیستت ز وبال که نهی تهمتم به پیران سال.ناصرخسرو. دوستان هیچ مپرسید که چون شد حالم با جوانی نظر افتاد بپیران سالم. حسن دهلوی.