پیر خرد

«لغت نامه دهخدا»

[رِ خِ رَ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب)عقل. عقل کل. فرد کامل. مرد هنر. (آنندراج). مرد دانا و عاقل :
درین چمن که گلش پیش خیز صبحدم است
بشرع پیر خرد خواب صبح عصیان است.
دانش (از آنندراج).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر