«لغت نامه دهخدا»
[رِ خوَرْ / خُرْ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) پیر سالخورده. پیر کهنسال. || کنایه از شراب کهنه. (انجمن آرا). شراب کهنهء انگوری. (آنندراج).