پیروزجنگ

«لغت نامه دهخدا»

[جَ] (ص مرکب) در نبردها فیروز. فاتح در حرب. مظفر در رزم. که از جنگ پیروز برآید :
عنانتاب شد شاه پیروزجنگ
میان بسته بر کین بدخواه تنگ.نظامی.
همانا کزان بود پیروزجنگ
که پیروزه را فرق کردی ز سنگ.نظامی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر