ابوالفرج

«لغت نامه دهخدا»

[اَ بُلْ فَ رَ] (اِخ) نصرانی طبیب شامی. ابن ابی اصیبعه گوید: کان طبیبا فاضلا [ عالما ] بصناعه الطب جیدالمعرفه لها حسن العلاج اَعلی تمیزاً فی زمانه. بدان روزگار که صلاح الدین یوسف وزارت عاضد بالله علوی داشت ابوالفرج طبیب خاص او بود و آنگاه که صلاح الدین استقلال یافت نیز همین سمت را حائز بود و پس از صلاح الدین او به دمشق شد و ملک افضل او را بمصاحبت و طبابت خویش برگزید و او باقی عمر در خدمت ملک افضل بود تا در سنهء 610 ه . ق. در سمیساط که مستقر ملک افضل بود درگذشت. او راست: کتابی در معالجات امراض سر. کتابی در حفظ صحت. کتابی در معالجات امراض چشم. کتابی در علاج اسهال.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر