«لغت نامه دهخدا»
[لِ] (معرب، اِ) به یونانی تخم سپند(1) است که آن خردل فارسی باشد. (برهان) (آنندراج). این کلمه محرف «تالسفیس» (تالسب)(2) است. رجوع به تالسب و تالسفیس شود. مؤلف برهان گوید: تخم تره تیزک را نیز گویند و این لغت در چند نسخهء صحاح الادویه چنین بود لیکن در اختیارات(3) تالبسیقیر نوشته اند با سین و تحتانی دیگر والله اعلم. (برهان) (آنندراج). در دو نسخهء خطی اختیارات بدیعی متعلق به کتابخانهء لغت نامه این کلمه بصورت «تایسقیسر» و «تالسبیسیر» آمده و آن را «حرف» معنی کرده است. توضیح آنکه «حرف» سپندان باشد که تخم تره تیزک است و بعربی حب الرشاد گویند. (برهان قاطع). (1) - ظ: سپندان. (2) - Thlaspi. (3) - مراد «اختیارات بدیعی» است. (حاشیهء برهان چ معین).