«لغت نامه دهخدا»
[تَ] (ع مص) تبصل. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). پوست باز کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || برهنه کردن کسی را از لباس وی. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط).