«لغت نامه دهخدا»
[تَ ثَ ثُ] (ع مص) متوقف شدن و بازایستادن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). درنگ کردن. (شرح قاموس). توقف. (از قطر المحیط) (تاج العروس ج 8 ص319). || سخن گفتن. تکلم. (تاج العروس ایضاً). تکلم. (قطر المحیط).