«لغت نامه دهخدا»
[تَ جَ با] (ع مص) افتادن. (منتهی الارب). افکنده شدن. (ناظم الاطباء): جعبیته فتجعبی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). افکندم آن را پس افکنده شد. (ناظم الاطباء). || افتادن بعض لشکر بر بعضی دیگر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (از قطر المحیط).