«لغت نامه دهخدا»
[تَ] (ع مص) دیوانه کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از قطر المحیط) (ناظم الاطباء). || قوافی التجنین؛ ابیاتی که برای جن سروده شود، مانند: اَلا یا طبیب الجن هل لک حیلهٌ فان طبیب الانس اعیاهُ دائیا.(اقرب الموارد).