ابوالمظفر

«لغت نامه دهخدا»

[اَ بُلْ مُ ظَفْ فَ] (اِخ) قاینی دبیر. ابوالفضل بیهقی پس از شرح مرگ استاد خود ابونصر مشکان آرد: و پس از مرگ وی هرگز نبود که من از آن سخنان بزرگ بامعنی وی اندیشه کردم که گفتی بدان مانستی که من این ابیات یاد کردم که بوالمظفرقاینی دبیر گفته است در مرثیت متنبی رحمه الله علیه و آن این است، شعر:
لارعی الله سرب(1) هذا الزمان
اذ دهانا فی مثل ذاک اللسان
مارأی الناس ثانی المتنبی
ایُّ ثان یُری لبکرالزمان
کان فی نفسه العلیه فی عز(2)
و فی کبریاء ذی سلطان
کان فی لفظه نبیا و لکن
ظهرت معجزاته فی المعانی.
ثعالبی در یتیمه الدهر نام او را ابوالقاسم المظفربن علی الطبسی الکاتب آورده و همین قطعه را از او نقل کرده است. رجوع شود به تاریخ بیهقی چ فیاض ص598 و یتیمه الدهر ج1 ص164.
(1) - ن ل: صرف.
(2) - در یتیمه: فی جیش.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر