«فرهنگ معین»
"[ په. ] (اِ.) ۱- روح انسانی. ۲- نفس. ؛ ~دادن و قبض را گرفتن کنایه از: مردن، جان به عزراییل تسلیم کردن. ؛ ~به طاق افکندن کنایه از: حالت احتضار و مرگ داشتن."