«فرهنگ معین»
"(جَ) [ ع. ] ۱- (مص م.) گرد کردن. ۲- فراهم کردن، فراهم آوردن. ۳- آسوده (صفتی است برای خاطر): خاطرجمع. ۴- (اِ.) انجمن، مجمع. ۵- گروه، جمعیت. ۶- مجموع، همه. ۷- یکی از چهار عمل اصلی و آن افزودن دو یا چند عدد است به یکدیگر. ۸- کلمهای که بر دو به بالا دلالت دارد (دستور)."