زدن

«فرهنگ معین»

"(زَ دَ) [ په. ]
۱- (مص م.) کوفتن، آسیب رساندن.
۲- یورش بردن، حمله کردن.
۳-  دزدیدن.
۴- ضرب سکه.
۵- چیره شدن.
۶-  برابری کردن.
۷- (عا.) نامیزان بودن، درست نبودن.
۸- (مص ل.) ضربان یافتن: زدن دل.
۹- الصاق کردن، چسباندن. 
۱۰ - قرار دادن، نصب کردن. 
۱۱ - نواختن آلات موسیقی."
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر