ساده کردن

«فرهنگ معین»

"(~. کَ دَ) (مص م.)
۱- سهل کردن، آسان نمودن.
۲- پاک کردن، خالی کردن.
۳- اطلس کردن، ستردن نقش و نگار.
۴- ستردن موی، تراشیدن موی.
۵- چیزی را از چیزی جدا کردن مثلاً طلا را از نقره و عسل را از موم."
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر