«فرهنگ معین»
"(اِ.) ۱- هریک از آلات موسیقی. ۲- وسایل زندگی. ۳- سامان، نظم و ترتیب. ۴- استعداد، آمادگی. ۵- ابزار، آلت. ۶- نغمه موسیقی، آهنگ. ۷- تجهیزات جنگی، جنگ - افزار. ۸- جامه، لباس. ۹- مکر، حیله، فریب. ؛ به ~ کسی رقصیدن کنایه از: بازیچه کسی شدن، ندانسته از کسی فرمان بردن."