«فرهنگ معین»
"(س رَ) (اِ.) ۱- تاب، ارجوحه. ۲- ریسمانی که یک سر آن را حلقه کنند و در زیر خاک پنهان سازند و سر دیگر را شخصی گرفته در کمین مینشیند تا آدمی یا جانوری را که پای در آن میان نهند، به سوی خود کشد و او را بگیرد. ۳- فنی است از جمله فنون کشتی گیری و آن چنان است که کشتی گیر پای خود را به پای دیگری بند کند و او را بیندازد و آن را به عربی شغزبیه نامند."