«فرهنگ معین»
"(سَ) [ ع. ] (ص.) ۱- آسان. ۲- نرم، زمین ِ نرم. ؛ ~العبور راهی که به آسانی از آن بتوان گذشت، آسان رو (فره). ؛ ~العلاج مرضی که به آسانی بتوان آن را مداوا کرد، آسان چاره (فره). ؛ ~الوصول آن چه که به آسانی به دست آید، آسان رس، آسان یاب (فره). ؛~القیاد فرمانبردار."