«فرهنگ معین»
(خْ نِ) (اِمر.) قسمی از گدایان که شاخ گوسفندی در یک دست و شانهای در یک دست دیگر میگرفتند و آن شانه را بر شاخ میکشیدند تا صدای ناهنجاری برآید و مردم از آن صدا به ستوه آمده چیزی به آنها بدهند.