«فرهنگ معین»
"[ په. ] (ص مر.) ۱- سزاوار. ۲- درخور شاه. ۳- هر چیز خوب و گران بها. ۴- فراخ. ۵- خزانه. ۶- گنج شاهانه. ۷- از عیوب قافیهاست و آن تکرار علامت جمع باشد در قافیه. شایورد (یْ وَ) (اِمر.) ۱- هاله، خرمن ماه. ۲- پردهای است از موسیقی."