«فرهنگ معین»
"(اِمص.) ورزیدن، به کار بردن، عمل کردن. ۲- (اِفا.) در ترکیبات به معنی «شورنده» آید: الف - (به کار برنده، ورزنده): سلاحشور، سلحشور. ب - زیر و زبر کننده، برهم زننده: خاکشور."