«فرهنگ معین»
"(کَ دَ) [ په. ] ۱- (مص م.) امتداد د ادن. ۲- به سوی خود آوردن. ۳- بردن، حمل کردن. ۴- تحمُل کردن، رنج بردن. ۵- منجر شدن. ۶- جذب کردن. ۷- وزن کردن. ۸- نقاشی کردن. ۹- نوشیدن. ۱۰ - بیرون آوردن. ۱۱ - تدخین کردن، دود کردن. ۱۲ - تقدیم کردن. ۱۳ - گستردن. ۱۴ - (مص ل.) حرکت کردن، رفتن، درکشیدن."