«فرهنگ معین»
"(گِ رِ تَ) [ په. ] (مص م.) ۱- دریافت کردن، به دست آوردن. ۲- شروع کردن. ۳- اثر کردن. ۴- مؤاخذه کردن، مورد عتاب قرار دادن. ۵- انتخاب کردن. ۶- فرض کردن. ۷- پوشانیدن. ۸- به تصرف درآوردن، تسخیر کردن. ۹- پر کردن، فراگرفتن. ۱۰ - کرایه کردن، اجاره کردن. ۱۱ - سلب کردن. ۱۲ - پنداشتن، تلقی کردن."