«فرهنگ معین»
"(اَ تَ) [ په. ] ۱- (مص م.) افکندن، پرتاب کردن. ۲- چیزی را به هدف زدن، هدف قرار دادن. ۳- در جایی منزل کردن. ۴- راندن، طرد کردن. ۵- فرش کردن، گستردن. ۶- مقدّر ساختن.۷ - (عا.) جنس نامرغوب را به جای جنس خوب فروختن، کلاه گذاشتن. ۸- طرح کردن، مطرح ساختن. ۹- (مص ل.) مشورت کردن. ۱۰ - کاستن، کسر کردن."