«فرهنگ معین»
"(اَ دَ) [ په. ] ۱- (حراض.) در، تو، در میان. ۲- گاه به صورت پیشوند بر سر افعال میآید و معنی داخل شدن میدهد؛ اندر آمدن، اندر افتادن."