«فرهنگ معین»
"(مَ) [ ع. ] ۱- (مص ل.) خشک سال رسیدن زمین را، قحط زده شدن. ۲- سعایت کردن نزد سلطان. ۳- (مص م.) رنج دادن کسی را به سعایت. ۴- (اِمص.) خشک سالی، قحط. ۵- (ص.) مرد بی خبر و بی فایده. ۶- (اِ.) مکر، فریب."