«فرهنگ معین»
"(مَ) [ ع. ] (اِمف.) ۱- جامه در نوشته و دوخته. ۲- طعام پنهان کرده و ذخیره نهاده برای روزهای سختی. ۳- در علم عروض سبب خفیفی که در اول رکن باشد اسقاط حرف ساکن آن کرده شود چنان که از «فا» در فاعلاتن «الف» بیندازند «فعلاتن» شود."