«فرهنگ معین»
"(زَ) [ په. ] (اِ.)۱ - داد، انصاف.۲ - شرم، حیا. ۳- رفق، مدارا. ۴- شفقت، رحم. ۵- حرمت، عزت. ۶- مهر و محبت. ۷- طرف - داری ، جانب داری، رودربایستی.۸ - فضیلت، تقوی. ۹- یاد، ذکر. ۱۰ - اندیشه، دل مشغولی. ۱۱ - تاب، طاقت. ۱۲ - سلامت، راحت. ۱۳ - اندوه، غم. ۱۴ - ظاهر، آشکارا. ۱۵ - نکبت."