«لغت نامه دهخدا»
[دَ / دِ] (ن مف / نف) ساکن. ساکت. مستریح. مطمئن. آرمیده. - آرامیده شدن؛ سجو. تفرج. - آرامیده شدن ورَم و آماس؛ انفشاش. - آرامیده کردن ستور؛ توقیر آن. تسکین او. - آرامیده گفتن؛ تهوید. نرم گفتن. آهسته و شمرده گفتن.