«لغت نامه دهخدا»
[دَ] (اِ) ظرفی چون طبقی با سوراخهای بسیار که طباخان و حلوائیان بر سر دیگ نهند و روغن و شیره و ترشی و غیر آن بدان پالایند. آبکش. پالاون. پالونه. ترشی پالا. ماشو. ماشوب. سماق پالا. اَردَن. پالوانه. زازل. || کفگیر. || (اِخ) نام ولایتی. (برهان قاطع).