«لغت نامه دهخدا»
[مَ / مِ] (اِ مرکب) جام آبخوری. اناء. (زمخشری): القحف؛ آب جامهء چوبین. (قاضی محمد دهار). کاس. جام شراب. تور : زمزم لطف آب جامهء اوست کعبهء اهل فضل خامهء اوست.سنائی.