آژن

«لغت نامه دهخدا»

[ژَ] (ن مف مرخم) این کلمه در عقیب بعض اسماء درآید و بکلمه معنی وصف مفعولی دهد، چون تیرآژن و شمع آژن، که بمعنی به تیرآژده و بشمع آژده باشد :
کَشَف کردار هر کو سر کشید از طوق امرت سر
بسان خارپشتش کرد شست چرخ تیرآژن.
سید ذوالفقار شیروانی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر