آسبان

«لغت نامه دهخدا»

(ص مرکب، اِ مرکب) آسیابان :
هنوز این آس خون گردان از آن است
که آن بی آب دیده آسبان است.
نزاری قهستانی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر