آشغال برچین

«لغت نامه دهخدا»

[بَ] (نف مرکب)آشخال برچین. آنکه خاش و خش از معابر برچیند چون پاره های جامه و خرده های چوب و پوست انار و مانند آن و با فروش آن معاش او باشد. || مجازاً و بتحقیر، سخت بی سروپا.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر