آبدستی

«لغت نامه دهخدا»

[دَ] (حامص مرکب) مهارت. چابکی. تندی در کار. لطافت و نازکی در صنعت :
به نقاشی ز مانی مژده داده
به رسامی ز اقلیدس زیاده
چنان در لطف بودش آبدستی
که بر آب از لطافت نقش بستی.نظامی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر