اجذاء

«لغت نامه دهخدا»

[اِ] (ع مص) استادن. راست ایستادن. برجای ایستاده شدن: مثل الاُرزه المجذیه علی الارض؛ ای الثابته. (منتهی الارب). || اجذاء حجر؛ ایستاده کردن و پیش افکندن سنگ را. || اجذاء فصیل؛ پیه ناک گردیدن کوهان شتربچه. || بازداشتن. (منتهی الارب). مثل || سنگ برداشتن.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر