اجذام

«لغت نامه دهخدا»

[اِ] (ع مص) بریدن: اجذم یده؛ برید دست او را. (منتهی الارب). || شتافتن در رفتن. زود رفتن. بشتاب رفتن. (زوزنی). تیز رفتن: اجذم السیر. سخت دویدن: اجذم الفرس. || بازایستادن از: اجذم عن الشی ء. || قصد کردن: اجذم علیه؛ قصد کرد بر آن. (منتهی الارب).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر