اجرب

«لغت نامه دهخدا»

[اَ رَ] (ع ص) گر. گرگن. (زوزنی). گرگین. (زمخشری) (لغت نامهء مقامات حریری). گردار. پرخارش. صاحب مرض خارش. (غیاث). مؤنث: جَرْباء. ج، جُرْب، جَربی، اَجارِب.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر