اجرمزاز

«لغت نامه دهخدا»

[اِ رِ] (ع مص) جَرْمَزَه. منقبض و گرفته شدن. || فراهم گردیدن بعض اجزاء بسوی بعضی. || گرد آمدن بجائی. || سپسا رفتن و گریختن. || اِجرمَزّ اللیل؛ گذشت شب و تمام شد. (منتهی الارب).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر