«لغت نامه دهخدا»
[اَ] (ع اِ) جِ جِسم. تنها و کالبدها. و اکثر استعمال اجرام در لطیف است و اجسام در کثیف : جان ها از وحشت منازل اجسام روی با مرکز خویش نهاد. (ترجمهء تاریخ یمینی). - اجسام آلیه و غیرآلیه؛ رجوع بهمین کلمات شود. - اجسام صلبه (اصطلاح کیمیا)(1).؛ - اجسام مایع (آب)(2).؛ (1) - Concretion. (2) - Les Fluides.