اجسام آلیه

«لغت نامه دهخدا»

[اَ مِ لی یَ/یِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب)(1) هر جسم که اسم کل بر جزو آن صدق نکند. مقابل اجسام غیرآلی یعنی اجسام مفرد. اجسام دارای اجزاء که مجموع آن مایهء حیات است.
(1) - Les corps organises. Les corps
organiques.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر