اجفار

«لغت نامه دهخدا»

[اِ] (ع مص) ناپدید گردیدن. (منتهی الارب). || بازماندن از آرمش: اجفر عن المرأه. (منتهی الارب). || بازماندن فحل از گشنی. (منتهی الارب). || ترک ملاقات کردن: اجفر عن صاحبه. (منتهی الارب). || اجفرت ما کنت فیه؛ ترک کردم آنچه داشتم. (منتهی الارب). || گنده بو گردیدن مرد.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر