«لغت نامه دهخدا»
[اِ قَ] (ع مص) اِحاقت. احاطه کردن به. || احاق الله بمکرهم؛ فرودآورد خدای بر آنان مکرشان را : همگنان را به احاقت مکر و اذاقت غدر خویش منکوب و منحوب گردانید. (ترجمهء تاریخ یمینی).