احبنطاء

«لغت نامه دهخدا»

[اِ بِ] (ع مص) کلان شکم گردیدن. (منتهی الارب). آماهیدن شکم. || پرخشم شدن. || زمین گیر شدن. بر زمین چسبیدن. به پشت واچسبیدن چنانکه هر دو پا بر هوا برکرده شود. دوسیدن (در منتهی الارب دوشیدن آمده و آن غلط کاتب است) .
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر