احتساء

«لغت نامه دهخدا»

[اِ تِ] (ع مص) دانستن مافی الضمیر کسی. || آزمودن کسی را. || آشامیدن اندک اندک. (منتهی الارب). تجرع. آشامیدن. (تاج المصادر): احتساء مرق؛ اندک اندک و بمهلت آشامیدن شوربا. || کندن و بیرون آوردن آب از میان ریگ. (منتهی الارب). آب از میان ریگ بیرون آوردن. (تاج المصادر).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر