احتقاب

«لغت نامه دهخدا»

[اِ تِ] (ع مص) باردان برداشتن. || استحقاب. ذخیره نهادن چیزی را. (زوزنی) (منتهی الارب). || بستن چیزی را در دنبالهء پالان یا چوب آن. (منتهی الارب). بر ترک بستن. || احتقاب اِثم؛ برداشتن گناه را. (منتهی الارب). گناه و آنچه بدان ماند برداشتن. (تاج المصادر) (زوزنی). || بر ترک سوار کردن. اِرداف.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر