«لغت نامه دهخدا»
[اُ حُ] (اِخ) کوهی است نزدیک مدینهء منوره، سرخ رنگ، و قله ندارد و بین آن و مدینهء منوره یک میل راه است در جهت شمالی و در آنجا وقعهء فظیعه اتفاق افتاد که حمزه عمّ نبی صلی الله علیه و آله و سلم و 70 تن از مسلمانان شهید شدند و دندان رباعی پیغمبر (ص) بشکست و صورت مبارکش بشکافت و لبش مجروح گردید و آن روز آزمایش بود. و این واقعه بروز شنبهء هفتم شوال در دو سال و نه ماه و هفت روز گذشته از هجرت پیامبر (ص) یعنی به سال سوم هجری روی داد و عبیداللهبن قیس الرقیات گفته است: یا سیدالظاعنین من اُحد حییتَ من منزل و من سند ما اِن بمثواک غیر راکده سفع وَهاب کالفرخ ملتبدِ. و در حدیث از پیامبر مروی است که فرمود: احد جبل یحبنا و نحبه و هو علی باب من ابواب الجنه و عیر جبل یبغضنا و نبغضه و هو علی باب من ابواب النار. و از ابوهریره روایت شده: خیرالجبال احد و الاشعر و ورقان. (معجم البلدان). و رجوع به احد (غزوهء...) و رجوع به امتاع الاسماع مقریزی چ مصر ج1 ص219، 333، 399 شود.